جنگ الکترونیکی از طریق تروریسم رایانه ای
ترجمه توسط حمید محوی ترجمه توسط حمید محوی

اسرائیل – ایران :

 

جنگ نامتعارف

نوشتۀ رنه نابا

مرکز مطالعات جهانی سازی، 15 ژانویه 2013

 

http://www.mondialisation.ca/israel-iran-une-guerre-electronique-par-sabotage-informatique/5319016

 

 

 

از وقتی بنیامین نتانیاهو با تمایلات راست افراطی به نخست وزیری اسرائیل برگزیده شد، پنج سال پیش از این، اسرائیل سه بار به منطقۀ رایانه ای ایران حملۀ ویروسی انجام داد تا برنامۀ هسته ای جمهوری اسلامی را خنثی و یا به تأخیر بیاندازد.

حملات ویروسی در عین حال با قتل دانشمندان ایرانی همراه بود، سه حملۀ ویروسی، استوکسنت، دوکو و فلام سامانۀ هسته ای ایران و نظام بانکی لبنان را هدف گرفت، که به محوری برای پولشوئی خزانۀ جنگی رژیم سوریه و حزب الله لبنان متهم شده بود.

در بهبهۀ جنگ در سوریه، سه ماه مانده به انتخابات ریاست جمهوری ایالات متحدۀ آمریکا، در سپتامبر 2012، اسرائیل برنامه ای برای حمله به وسیلۀ بمب الکترومغناطیسی تدارک دید تا مجموعه شبکه های ترابری و اطلاعات ایران را به هدف درهم شکستن برنامۀ اتمی ایران فلج سازد.

بمب الکترومغناطیسی

L’impulsion électromagnétique (IEM)

انفجار می بایستی به شکل انفجار اتمی در ارتفاعات بالا صورت بگیرد تا پارک رایانه ای کشور را مختل سازد. انفجار نمی بایستی موجب ایجاد فشار هوا و یا پرتو افکنی روی زمین شود، ولی تنها باید مخابرات را فلج کند...بر اساس گزارشات 29 اوت 2012 توسط بیل جرتس دربارۀ ویدئو روی سایت محافظه کار آمریکائی «واشینگتن بیکن».

موج شوک قوی که در برخورد بین انفجار و میدان مغناطیسی زمینی ایجاد می شود. پتانسیل مخرب بمب های مغناطیسی خیلی زیاد است. بمب مغناطیسی را در عین حال می توان از طریق ژنراتور ریز موج نیز تولید کرد.

ویروس استاکسنت و پهپاد آر کیو- 170

Le virus Stuxnet et Le drone RQ-170

اسرائیل پیش از این طی سال 2009 با ویروس استاکسنت علیه سامانۀ رایانه ای ایران حملۀ ویروسی انجام داده بود و همزمان اردوی قتل تعدادی از دانشمندان ایرانی را سازماندهی کرد و به اجرا گذاشت. حدود سی هزار رایانه به این ویروس خطرناک آلوده شد و در رایانه ها سیستم نظارتی کارخانۀ زیمنس آلمانی (1) را جستجو می کرد که مسئولیت کنترل لوله های گاز، سکوهای نفتی و مراکز الکترونیکی را به عهده دارد.

از سوی دیگر ایران در دسامبر 2011 موفق شد که یکی از پهپادهای خیلی مهم و مدرن آمریکائی را که مراکز هسته ای ایران را تحت نظر داشت، در آسمان بلوچستان برباید و با چنین عملیاتی فقدان مهارت ایرانیان را جبران سازد.

پهپاد رادارگریز و سرّی آر-کیو – 170 به عنوان غنیمتی که نمی توان بهائی برای آن قائل شد جلوه می کند، زیرا حاکی از مهارت فنی ایران بود. ایران تا جائی پیش رفته است که می تواند پهپاد سوپر مدرن آمریکائی را تحت کنترل خود درآورد. این رویداد نظامی در واقع و عملا نمایشی بود از قابلیت و مهارت فنی مهندسین الکترونیک بی بدیل و دانشمندان این کشور. با دراختیار گرفتن این الگو برای تولید سلاح سرّی، این گونه بنظر می رسد که ایران خود را برای مقابله با چنین حملاتی تجهیز کرده و در این بخش از تجهیرات نظامی در سطح جهانی در ردۀ دوم قرار گرفته است.



پی نوشت مترجم :

بقیۀ متن با استفاده از مقالۀ روزنامۀ لوموند 20 ژوئیۀ 2009 تحت عنوان «سناریوهای ممکن» به مقایسۀ نیروی نظامی اسرائیل و ایران می پردازد، ولی من در اینجا از ترجمۀ این بخش به دلایل متعدد قطع نظر می کنم، زیرا اطلاعات منتشر شده نه تنها از دقت کافی برخوردار نیست، بلکه از سال 2009 تا امروز تحولات زیادی در زمینۀ تجهیزات نظامی رویداده که اطلاعات قدیمی را خود بخود باطل می سازد.

با این وجود در مقایسۀ نیروی نظامی ایران و اسرائیل تنها یک مورد را قابل یادآوری می دانم و آن هم این است که : «اسرائیل در خارج از جهان غرب با 150 تا 200 کلاهک اتمی دارای یکی از مهمترین انبارهای سلاح اتمی می باشد».

علاوه بر این تمام مقایسات مشابه که به ویژه ایران و اسرائیل را به شکل انحصاری در برابر یکدیگر قرار می دهد، واقعا فاقد معنای واقعی است. زیرا اگر مقایسه ای باید صورت بگیرد مقایسۀ بین ایران و ناتو + اسرائیل + تمام کشورهای عربی از اقمار امپریالیسم ...باید صورت بگیرد. در نتیجه تمام مقایسات موجود بین نیروهای ایران و اسرائیل بی مورد بنظر می رسد.


January 20th, 2013


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
مسایل بین المللی